قداست و احترام اهل قرآن در اسلام

نويسنده: اكبر كافي
منبع: سایت اندیشه قم

سخن نخست:

1. قرآن كريم نزد مسلمانان از شرافت و قداست و احترام خاصي برخوردار است، و با اين كه دين بزرگ اسلام نيز مانند ساير اديان بزرگ جهان گرفتار اختلافات داخلي و انشعابات بسيار مذهبي مي‌باشد، هيچ مسلماني در اعتبار و احترام و تقديس اين كتاب بزرگ ترديد ندارد و براي اثبات هر مدعايي در اسلام مي‌توان بدان چنگ زد.[1]
مسلمانان نيز كه به يك معنا همه اهل قرآن مي‌باشند،[2] داراي مرتبه‌اي از احترام و قداست خواهند بود.
2. اهل چيزي بودن به معناي انس و ارتباط و اختصاص داشتن به آن است.[3]
3. اهلبيت نيز همانند ساير مفاهيم، داراي شدت و ضعف و ذو مراتب مي‌باشد[4] و به همين جهت، قداست و احترام اهل قرآن، داراي مراتب مختلف خواهد بود.

اهل قرآن چه كساني هستند؟

با توجه به آن چه در مقدمه ذكر شد، بالاترين و والاترين مرتبه و مرحله از اهليّت قرآن كريم، اختصاص اهلبيت معصومين ـ عليهم السّلام ـ دارد، چنان چه از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده است: اياكم و تتحم المهالك باتباع الهوي و المقائيس قد جعل الله للقرآن اهلاً اغناكم بهم عن جميع الخلائق لا علم الاما امروا به، قال الله تعالي «فاسئلوا اهل الذكر ان كنتم لا تعلمون»ايانا عني.[5] خود را با متابعت از هواهاي نفساني و قياس در دين، به هلاكت نيندازيد، زيرا خداوند براي قرآن اهلي قرار داده است كه با وجود ايشان، شما را از ديگران بي‌نياز فرموده است و معلومات واقعي فقط همانست كه آنها به آن امر فرموده باشند (و لذا) خداوند فرموده است، اگر چيزي را نمي‌دانيد از اهل ذكر (اهل قرآن) بپرسيد و با اين آيه ما را قصد كرده است، (منظور ما بوده‌ايم) و از حضرت رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ هم نقل شده است كه: «علي مع القرآن و القرآن معه لا يفترقان حتي يردا علي الحوض»علي و قرآن از يكديگر جدايي ناپذيرند تا در كنار حوض كوثر به من بپيوندند.
اهليت قرآن پس از اهل بيت ـ عليهم السّلام ـ به كساني مي‌برازد كه از انس و الفت و فهم‌ معاني عميق قرآن كريم، بهرة بيشتري داشته باشند و مخصوصاً با به كار بستن دقيق مفاهيم قرآني از جلا و صفاي روحي و نفساني خوبي برخوردار باشند.
در روايات مختلف به اين معنا اشاره شده است، مثلاً:
در روايتي از امام صادق ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه: «.. قد انزل الله القرآن و جعل فيه تبيان كل شيء و جعل للقران و لتعلم القرآن اهلاً، لا يسع اهل القرآن الذين اتاهم الله علمه...»[6]؛ در اين روايت امام صادق ـ عليه السّلام ـ اهل قرآن را كساني معرفي مي‌نمايد كه خداوند علم (به محكم، متشابه، ناسخ، منسوخ و...) قرآن كريم را به آنان مرحمت فرموده است.
در روايت ديگري از امام باقر ـ عليه السّلام ـ آمده است كه: «قرّاء القرآن ثلاثه... و رجل قرأ القرآن فوضع دواء القرآن علي داء قلبه فاسهر به ليله و اطمأبه نهاره و قام به في مساجده و تجافي به عن فراشه...»؛[7] قاري (حقيقي كه مي‌تواند اهل قرآن باشد) كسي است كه با دواي قرآن دردهاي دلش (مشكلات معنوي و روانيش) را درمان مي‌كند، به دستور آن، سحرخيزي مي‌كند، روزه مي‌گيرد، در نمازش قرائت مي‌كند و رختخوابش را ترك مي‌كند....
بنابراين، گرچه همة مسلمين اهل قرآن‌اند. امّا كساني كه داراي علوم قرآني و عامل به دستورات آن هستند، از مرتبة والاتري از اهليت قرآن كريم را دارا مي‌باشند.

احترام و قداست اهل قرآن:

از پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل شده است كه: «اهل القرآن اهل الله و خاصّته»؛[8] اهل قرآن، اهل الله و از خواص درگاه ربوبي مي‌باشند.
و امام صادق ـ عليه السّلام ـ نيز از آباء گرامش از پيامبر اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ نقل فرموده است كه: «ان اهل القرآن في اعلاء درجة من الآدمييّن ماخلا النبيّين و المرسلين، فلا تستضعفوا اهل القرآن حقوقهم فان لهم من الله العزيز الجبار لمكاناً عليّاً»؛ اهل قرآن در اعلا درجة انسانيت مي‌باشند، از همگان برترند مگر انبياء و مرسلين، پس كسي حق ندارد آنها را كوچك بشمارد و حقوقشان را ضايع كند، چرا كه آنان نزد خداوند عزيز جبار داراي مقامي والا مي‌باشند.
اگر نبود جز همين دو روايت در شأن و منزلت اهل قرآن، كفايت مي‌كرد كه احترام و قداست ايشان را بشناسيم و به مقام و منزلت آنها پي ببريم.

چگونه اهل قرآن شويم؟

انسان مي‌تواند در سايه عمل به قرآن كريم و عمل صالح، تحت ولايت مستقيم الهي قرار گيرد، چنان چه قرآن شريف در مورد رسول اكرم ـ صلّي الله عليه و آله ـ مي‌فرمايد: «ان وليي الله الذي نزل الكتاب و هو يتولي الصالحين»؛[9] ولي من آن خدايي است كه قرآن را نازل فرمود، و اوست كه صالحين را تحت ولايت خويش قرار مي‌دهد.
شيخ المفسرين آيت الله جوادي آملي در ذيل اين آيه مي‌فرمايد: با توجه به سه نكته (مطرح در آيه شريفه: ان ولي الله و الذي نزل الكتاب و هو يتولي الصالحين) مي‌فهميم كه راه اين كه خدا ولي انسان باشد، آن است كه انسان صالح بشود و تا صالح نگرديم تحت ولايت الله نخواهيم بود و خدا هم تولي ما را نخواهد پذيرفت و بهترين راه صلاح هم انس با قرآن است. اين جمله كه مي‌فرمايد وليّ رسول الله ـ صلّي الله عليه و آله ـ خدايي است كه قرآن را نازل كرده، از باب تعليق حكم بر وصف مي‌باشد كه مشعر به عليت است، يعني اگر كسي به قرآن عمل كند، صالح مي‌شود و اگر خداوند بخواهد وليّ كسي بشود از راه قرآن ولايت و تدبير او را اعمال مي‌كند... قرآن حبل الهي است كه انس با آن و تدبر در آن و ايمان و عمل به آن، انسان را بالا مي‌برد و به مقام صالحين ملحق مي‌سازد تا مستقيماً تحت ولايت الله قرار گيرد.[10]

پی نوشت ها:

[1] . طباطبايي، علامه سيد محمد حسين، قرآن در اسلام، دفتر انتشارات اسلامي، چ دهم، 1379، ص 3.
[2] . از حضرت امير ـ عليه السّلام ـ نقل شده است كه: «... و افتيت اهل القرآن بقرآنهم...» ؟؟؟، ج 10، ص 118.
[3] . مصطفوي، حسن، التحقيق في كلمات القرآن، مؤسسه الطباعه و النشر، وزارت الثقافه و الارشاد الاسلامي، ج 1، ص 169.
[4] . همان.
[5] . بحار، ج 2، ص 312، روايت 75، باب 34.
[6] . علامه محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج 78، ص 214.
[7] . همان، ج 92، ص 178.
[8] . ملا محسن فيض كاشاني، المحجة البيضاء في تهذيب الاحياء (مؤسسه للنشر الاسلامي، چ دوم، بي‌تا)، ج 2، ص 211.
[9] . اعراف، 196.
[10] . قرآن در قرآن، آيت الله جوادي آملي، ص 240.